بی تو با تو
اگه بی تو تنها ،گوشه ای نشستم
تویی تو وجودم ، بی تو با تو هستم
اگه سبز سبزم ، تو هجوم پاییز
ذره ذره ی من ، از تو شده لبریز
ای همیشه همدم ، واسه درد دلهام
عطر تو همیشه ، جاری تو نفسهام
ای که تارو پودم ، از یاد تو بی تاب
با منی ولی باز دوری مثل مهتاب
بی تو با تو بودن ، شده شب و روزم
بی تو اما یادت با منه هنوزم
تویی تو ی حرفام ، تویی تو نفسهام
ولی جای دستات ، خالیه تو دستام
من به شوق و یاد بارون ، زندم و پژمرده نمیشم
تشنه ی یه قطرم اما ، زرد و دل آزرده نمیشم
سخته وقتی تو غزلها ، از من و تو واژه ای نیست
سخته بی تو با تو بودن ، سخته اما چاره ای نیست
بی تو با تو بودن ، شده شب و روزم
بی تو اما یادت با منه هنوزم
تویی تو ی حرفام ، تویی تو نفسهام
ولی جای دستات ، خالیه تو دستام
تویی تو ی حرفام ، تویی تو نفسهام
ولی جای دستات ، خالیه تو دستام
نظرات شما عزیزان: